دیکشنری
stag evil
stæg ivəl
فارسی
1
عمومی
::
تشنجاروارهزیریناسب
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
STACKING ENSEMBLE FRAMEWORK
STADDLE
STADIUM
STAFF
STAFF DEPARTMENTS
STAFF FUNCTIONS
STAFF MANAGEMENT
STAFF MANAGER
STAFF MANAGERS
STAFF OF LIFE
STAFF OFFICER
STAFF SERGEANT
STAFFER
STAFFING
STAG
STAG EVIL
STAG HOUND
STAG PARTY
STAGE
STAGE COACH
STAGE CRAFT
STAGE DIRECTION
STAGE DIRECTOR
STAGE DISCHARGE RELATION
STAGE FEVER
STAGE FRIGHT
STAGE MANAGE
STAGE MANAGER
STAGE OF COMPLETION
STAGE OF THE LEGISLATIVE PROCESS
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید